کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ظاهراً پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ظاهرا
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی] zāheran برحسب ظاهر؛ چنانکه به نظر میآید.
-
واژههای همآوا
-
ظاهرا
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی] zāheran برحسب ظاهر؛ چنانکه به نظر میآید.
-
جستوجو در متن
-
گویایی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) guyāy(')i ۱. سخنگویی.۲. پنداری؛ پنداریا؛ ظاهراً.
-
شیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) šir وسیلهای برای قطع یا وصل کردن جریان مایع یا گاز. Δ وجه تسمیۀ آن ظاهراً به این مناسبت بوده که در قدیم آن را بهصورت سر شیر میساختهاند.
-
زار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [پهلوی: zār] zār ۱. نابسامان؛ شوریده و درهم: حالِ زار، کارِ زار، ◻︎ عشق را عافیت به کار نشد / لاجرم کار عاشقان زار است (انوری: ۷۷۷)، ◻︎ چه مردی کند در صف کارزار / که دستش تهی باشد و کارْزار (سعدی۱: ۷۵)، ◻︎ ای تو دلآزار و من آزردهدل / دل شده ...