کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طهارت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طهارت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: طهارة] tahārat ۱. پاک شدن.۲. پاکی؛ پاکیزگی.۳. وضو.۴. = استنجا
-
جستوجو در متن
-
قداست
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: قداسَة] qa(e)dāsat طهارت؛ پاکی.
-
طهور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tahur ۱. طهارت؛ پاک کردن؛ پاکیزه کردن.۲. (صفت) آنچه با آن طهارت میکنند؛ آنچه سبب پاکی میشود؛ آنچه با آن چیزی را میشویند و پاک میکنند، مانند آب.
-
پاکیزگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) pākizegi ۱. پاک بودن؛ دور بودن از آلودگیهای اخلاقی.۲. پاکی؛ طهارت؛ نظافت.
-
طهر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tohr ۱. پاک شدن از آلودگی؛ پاکی؛ طهارت.۲. (فقه) مدت پاکی زن؛ مدت بین دو حیض.۳. [مجاز] دوری از گناه.
-
انتقاض
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'enteqāz ۱. شکستن عهدوپیمان؛ پیمانشکنی.۲. عودت زخم پس از بهبود یافتن.۳. باطل شدن طهارت بر اثر یکی از مبطلات.۴. پاره شدن.
-
آب دست
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] 'ābdast ۱. آبی که با آن دستوروی خود را بشویند: ◻︎ هم خلال از طوبی و هم آبدست از سلسبیل / بلکه دستآب همه تسکین رضوان آمده (خاقانی: ۳۶۹).۲. وضو.۳. شستوشو پس از قضای حاجت؛ طهارت.۴. = مستراح۵. (صفت) چابک و ماهر و استاد در کار.