کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طلح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طلح
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) [قدیمی] talh ۱. = موز۳. = مغیلان
-
واژههای همآوا
-
تله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) tale ۱. اسبابی که برای به دام انداختن جانوران به کار میبرند: تلهٴ موشگیری.۲. [مجاز] نیرنگ.
-
تله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] telle ۱. پله.۲. پایۀ نردبان.۳. زر اندوخته.