کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طعنه کشیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
طعنه زن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [عربی. فارسی] ta'nezan طعنهزننده؛ ملامتکننده؛ سرزنشکننده: ◻︎ به جان آید از دست طعنهزنان / که خود را بیاراست همچون زنان (سعدی۱: ۱۶۹ حاشیه).
-
طعنه زنان
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی. فارسی] ta'nezanan در حال طعنه زدن و سرزنش کردن: ◻︎ با هزار انکار میرفتند راه / زیر لب طعنهزنان بر کار شاه (مولوی: ۵۱۰).