کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طبق زن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
طبق کش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [عربی. فارسی] tabaqke(a)š کسی که بار در طبق میگذارد و بر روی سر از جایی به جای دیگر میبرد.
-
جستوجو در متن
-
پاک زن
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] pākzan زن پاک؛ زن پاکدامن؛ زن عفیف.
-
پیره زن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) pirezan زن سالخورده؛ پیرزن؛ زن پیر.
-
خانم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] xānom ۱. زن بزرگزاده.۲. برای احترام به نام زنان افزوده میشود.۳. زن؛ دختر.۴. همسر؛ زن.
-
جادوزن
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) jāduzan زن جادوگر؛ زن افسونگر.
-
زنک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مصغرِ زن] zanak زن کوچک.
-
سلیطه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: سلیطَة، مؤنثِ سلیط] salite زن زباندراز؛ زن بدزبان.
-
پیرزن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹پیرهزن› pir[e]zan زن پیر؛ زن سالخورده.
-
انوثت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: انوثة] ‹انوثیت› [قدیمی] 'onusat زن شدن؛ زن بودن؛ ماده بودن؛ مادگی.
-
دوزنه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی) [عامیانه] dozane دارای دو زن؛ مردی که دو زن داشته باشد.
-
ملکه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ملِکَة] maleke ۱. پادشاه زن.۲. زن پادشاه؛ زوجۀ شاه؛ شهبانو.
-
حصان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] hasān ۱. ویژگی زن پارسا و پاکدامن.۲. ویژگی زن شوهردار.
-
حصنا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: حصناء] [قدیمی] hasnā ۱. ویژگی زن پارسا و پاکدامن.۲. زن شوهردار.
-
طاهره
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: طاهرَة] [قدیمی] tāhere زن پاک؛ زن پاک از نجاست و از عیوب.