کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طباق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طباق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] tebāq ۱. (ادبی) = متضاد۲. (صفت) مطابق؛ برابر.۳. (اسم مصدر) [قدیمی] دو چیز را با هم سنجیدن و موافق ساختن.
-
جستوجو در متن
-
متضاد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: متَضادّ] mote(a)zād[d] ۱. چیزی که با دیگری مخالف باشد؛ ضد یکدیگر.۲. (اسم مصدر) (ادبی) در بدیع، به کار بردن کلمات ضد یکدیگر در نظم یا نثر، مانندِ این شعر: درد از جهت تو عین داروست / زهر از قبل تو عین تریاک (سعدی۲: ۶۰۵)؛ تضاد؛ مطابقه؛ طبا...