کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ضدعفونی کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
پلشت بری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) palaštbari ۱. زدودن و دور کردن پلشتی؛ برطرف ساختن پلیدی.۲. (پزشکی) متوقف کردن رشد میکروبها یا نابود ساختن آنها بهوسیلۀ مواد پلشتبر؛ ضدعفونی کردن.
-
اتوکلاو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: autoclave] (پزشکی) 'otok[e]lāv دستگاهی شبیه دیگ فلزی با دیوارۀ ضخیم و سرپوش بیمنفذ برای ضدعفونی کردن لوازم جراحی و زخمبندی بهوسیلۀ فشار بخار.
-
چراغ الکلی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. فرانسه. فارسی] čerāq[']alkoli چراغی کوچک که بهجای نفت در آن الکل میریزند و در کارهای پزشکی و داروسازی از آن استفاده میشود و بیشتر برای جوشاندن سرنگ و ضدعفونی کردن ابزار و آلات پزشکی به کار میرود.
-
سوبلمه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: sublimé] ‹سوبلیمه› (شیمی) sublame ترکیب کلر و جیوۀ دوظرفیتی که سفیدرنگ، بیبو و بسیار سمّی است و برای ضدعفونی کردن زخمها، از بین بردن قارچها و حشرهها و نیز در صنعت چاپ بر روی پارچه کاربرد دارد.
-
اسیدبوریک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: acide borique] (شیمی) 'asidborik جسمی جامد، سفید، بیبو، و براق به شکل گرد با پوستههای ریز که از ترکیب بورات دوسدیم با محلول اسید کلریدریک بهدست میآید و برای ضدعفونی کردن بهکار میرود؛ جوهر بوره.
-
فراسیون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از یونانی] ‹فارسیون، فراشیون› (زیستشناسی) farāsiyun گیاهی چندساله با ساقههای سفیدِ پوشیده از کرک، برگهای بیضیشکل، گلهای سفید یا بنفش، و طعمی تلخ که مصرف دارویی دارد و برای تقویت قلب، از بین بردن تب، و ضدعفونی کردن مجاری تنفس ب...