کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ضایعات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ضایعات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ ضایعَة] zāye'āt = ضایع
-
جستوجو در متن
-
پرت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: perte] port ضایعات مادۀ اولیه در جریان تولید.
-
فاضلاب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] fāzelāb ۱. ضایعات جامد یا مایعی که از طریق مجرا از محل خارج میشود.۲. مجرای دفع ضایعات مایع.
-
نخاله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: نخالَة] noxāle ۱. [عامیانه، مجاز] بیادب؛ جاهل.۲. (اسم) ضایعات مصالح ساختمانی.۳. کالای نامرغوب.۴. (اسم) آنچه پس از الک کردن در غربال باقی میماند.
-
فیبر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: fibre] fibr ۱. نوعی تختۀ نازک متشکل از خاکاره و ضایعات چوبی که در نجاری به کار میرود.۲. الیافی که در صنعت به کار میرود؛ لیف.۳. (زیستشناسی) مواد سلولزی موجود در مواد غذایی که هضم نمیشوند ولی حرکات اندام گوارشی را تنظیم میکنند.