کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صِرَاطِ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
صراط
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] serāt راه؛ طریق.〈 صراط مستقیم: راه راست: ◻︎ ای که در دنیا نرفتی بر صراط مستقیم / در قیامت بر صراطت جای تشویش است و بیم (سعدی۲: ۵۱۸).
-
صراط المستقیم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] serāto(a)lmostaqim = صراط 〈 صراط مستقیم
-
واژههای همآوا
-
سرعت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: سرعة] sor'at ۱. [مقابلِ کندی] شتاب؛ تندی و تیزی.۲. (اسم) (فیزیک) مسافت طیشده در واحد زمان که با کیلومتر، متر بر ثانیه، سال نوری و امثال آن سنجیده میشود.
-
صراط
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] serāt راه؛ طریق.〈 صراط مستقیم: راه راست: ◻︎ ای که در دنیا نرفتی بر صراط مستقیم / در قیامت بر صراطت جای تشویش است و بیم (سعدی۲: ۵۱۸).
-
جستوجو در متن
-
چینود
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: činvat] ‹چینوت، چینودپل، چنودپل، چینور، چنیور، جنیور، خنیور، خینور› [قدیمی] činavad در آیین زردشتی، پلی بر روی دوزخ که روان مردگان از آن میگذرد؛ پل صراط: ◻︎ سیهروی خیزد ز جرم و گناه / سوی چینودپل نباشدْش راه (اسدی: ۱۳۹).
-
طریقت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر، اسم) [عربی: طریقة] tariqat ۱. (تصوف) روش اهل صفا و سلوک؛ تزکیۀ باطن: ◻︎ ز مشکلات طریقت عنان متاب ای دل / که مرد راه نیندیشد از نشیبوفراز (حافظ: ۵۲۴)، ◻︎ در طریقت هرچه پیش سالک آید خیر اوست / بر صراط مستقیم ای دل کسی گمراه نیست (حافظ: ۱۶۱...
-
پل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: puhl] pol ۱. طاقی که با آجر، چوب، یا فلز بر روی رودخانه، دره، خیابان، و امثال آن درست کنند تا بتوان از روی آن عبور کرد؛ پول؛ خدک.۲. (ورزش) در کُشتی، وضع و حالتی از بدن که کشتیگیر سر و کف پاهای خود را روی زمین بگذارد و سینه و شکم را بال...