کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صناعة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
صناعت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: صَناعَة و صِناعَة، جمع: صِناعات و صنائِع] [قدیمی] sa(e)nā'at ۱. هنر.۲. کار و پیشهای که در آن تفکر و مهارت لازم باشد؛ پیشه.۳. علم متعلق به کیفیت عمل مانند منطق.۴. = صنعت
-
جستوجو در متن
-
صنایع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: صنائع] sanāye' ۱. [جمعِ صِناعَة] = صناعت۲. [جمعِ صَنیعَة] = صنیعه〈 صنایع مستظرفه: [قدیمی] هنرهای زیبا مانند نقاشی، مجسمهسازی، منبتکاری.