کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صغا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
سقا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: سقّاء] saqqā ۱. آبدهنده.۲. [منسوخ] کسی که آب نوشیدنی میفروخت.
-
سقا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: اَسقیَة و اَسقیات و اَساقی] seqā ظرفی چرمی برای آب یا شیر یا چیز دیگر؛ مشک؛ مشک آب؛ مشک شیر.
-
صقع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] soq' ۱. ناحیه.۲. کرانه.۳. گوشۀ زمین.