کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صدای سگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
عوعو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صوت) 'o[w]'o[w] بانگ سگ؛ صدای سگ.
-
واق واق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صوت) ‹وغوغ› vāqvāq صدای سگ.
-
علالا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹علالوش› [قدیمی] 'alālā ۱. بانگ؛ فریاد؛ شوروغوغا؛ هیاهو.۲. صدای سگ؛ عوعو سگ: ◻︎ گفت از بانگ و علالای سگان / هیچ واگردد ز راهی کاروان؟ (مولوی: ۸۴۹).
-
وغوغ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صوت) ‹وغوغ، وکوک، وقوق› [قدیمی] vaqvaq ۱. صدای سگ.۲. صدای قورباغه: ◻︎ ای دهنبازکرده ابلهوار / سخنان گفته همچو وغوغ چغز (نجیبی: شاعران بیدیوان: ۶۳۱).
-
دمدمه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی، مجاز] damdame ۱. افسون؛ مکر؛ فریب: ◻︎ زاین دمدمهها زنان بترسند / بر ما تو مخوان که مرد مردیم (مولوی۲: ۱۴۸۹).۲. شهرت؛ آوازه.۳. دهل و صدای دهل.۴. گفتگوی مردم؛ هیاهو: ◻︎ که گرگ اندر آمد میان رمه / سگ و مرد را دید در دمدمه (فردوسی: ۲/۱۵۶ ح...