کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صحبتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مصاحبه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مصاحَبَة] mosāhebe ۱. با کسی صحبت داشتن.۲. همصحبتی؛ همدمی.۳. (اسم) جلسهای رسمی که در آن شخصی به پرسشهایی که از او میشود پاسخ میدهد.
-
زبان آوری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [مجاز] zabān[']āvari ۱. خوشصحبتی؛ شیرینسخن بودن؛ نیکوبیانی.۲. [قدیمی] گستاخی؛ زباندرازی.۳. [قدیمی] سخنوری: ◻︎ هنر بیار و زبانآوری مکن سعدی / چه حاجت است که گوید شِکر که شیرینم (سعدی۲: ۵۱۵).