کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صبوح کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
اصطباح
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'estebāh صبوحی کردن؛ صبوحی زدن؛ صبوح نوشیدن؛ در بامداد شراب خوردن.
-
مستان
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [قدیمی] mastān ۱. درحالت مستی.۲. (صفت) [مجاز] ازخودبیخودشده؛ مست: ◻︎ سوی رز باید رفتن بهصبوح / خویشتن کردن مستان و خراب (منوچهری: ۷).