کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیپوری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
بیدارباش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (نظامی) bidārbāš شیپوری که صبحگاه برای بیدار کردن سربازان مینوازند.
-
آقشام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی. فارسی] 'āqšām ۱. غروب؛ هنگام غروب؛ شامگاه.۲. شیپوری که هنگام غروب در سربازخانه میزنند.
-
لبلاب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) lablāb گیاهی پیچنده با برگهای نوکتیز و گلهای شیپوری؛ پیچک.
-
کلارینت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: clarinette] (موسیقی) kelārinet ساز بادی سیاهرنگ و بلندی از جنس چوب آبنوس یا شمشاد با کلیدهای متعدد و دهانۀ شیپوریشکل.
-
اطلسی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت نسبی، منسوب به اطلس) [معرب. فارسی] 'atlasi ۱. از جنس اطلس.۲. مانند اطلس.۳. (زیستشناسی) گل شیپوری به رنگهای مختلفِ آبی، بنفش، سرخ، و سفید که در باغچهها کاشته میشود.۴. نوعی آبنبات با خطهای رنگین
-
لاله عباسی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. عربی. فارسی] ‹لالهچوغاسی› (زیستشناسی) lāle'abbāsi ۱. نوعی گل کوچک شیپوری به رنگهای مختلف با برگهای پهن نوکتیز که بلندیش تا یک متر میرسد.۲. گلهایش نزدیک غروب آفتاب شکفته میشود و در آفتاب بسته و پژمرده میگردد.
-
تاتوره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از لاتینی] ‹داتوره، تاتوله› (زیستشناسی) tāture گیاهی یکساله از تیرۀ بادمجانیان با برگهای درشت، بدبو، و گلهای شیپوری ارغوانی یا سفید که حاوی مادهای سمّی به نام داتورین است و در معالجۀ آسم، تنگینفس، تشنج، و رماتیسم به کار میرود.
-
نیلوفر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: nīlōpal] ‹نیلوپر، نیلوپرک، نیلپر، نیلوپل، نیروفر› (زیستشناسی) nilufar گیاهی با گلهای شیپوری و کبودرنگ که مانند پیچک به اشیای مجاور خود میپیچد و بالا میرود.〈 نیلوفر آبی: (زیستشناسی) نوعی نیلوفر دارای برگهای پهن و گلهای سفید ...
-
نفیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹نپور› nafir ۱. ناله و زاری و فریاد.۲. (موسیقی) گوشهای در دستگاههای همایون و راستپنجگاه.۳. (موسیقی) [قدیمی] بوق یا شیپوری که از شاخ حیوانات ساخته میشد.۴. [قدیمی، مجاز] هجوم؛ حمله.〈 نفیر عام: [قدیمی، مجاز] قیام همۀ مردم برای جنگ با دشمن...
-
صور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (موسیقی) sur = بوق〈 صور اسرافیل: در روایات، شیپوری که اسرافیل در روز رستاخیز دو نوبت در آن میدمد. در مرتبۀ اول همۀ زندگان میمیرند و در بار دوم تمام مردگان زنده میشوند: ◻︎ خروش شهپر جبریل و صور اسرافیل / غریو سبحهٴ رضوان و زیور حو...