کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیْشَکْ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شیشک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (موسیقی) šišak نوعی آلت موسیقی؛ رباب چهارتار.
-
شیشک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹شیشاک› (زیستشناسی) [قدیمی] šišak گوسفند نر ششماهه یا یکساله: ◻︎ گرگ اغلب آنگهی گیرا بُوَد / کز رمه شیشک به خود تنها رود (مولوی: ۸۶۷).
-
واژههای همآوا
-
شیشک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (موسیقی) šišak نوعی آلت موسیقی؛ رباب چهارتار.
-
شیشک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹شیشاک› (زیستشناسی) [قدیمی] šišak گوسفند نر ششماهه یا یکساله: ◻︎ گرگ اغلب آنگهی گیرا بُوَد / کز رمه شیشک به خود تنها رود (مولوی: ۸۶۷).