کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیمیکانیپرورد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شیمی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: chimie] šimi علمی که در خواص مواد، تجزیهوترکیب، و اثر آنها در یکدیگر بحث میکند.〈 شیمی آلی: (شیمی) قسمتی از شیمی که دربارۀ کربن یعنی درمورد مواد اولیۀ حیوانی و گیاهی بحث میکند؛ شیمی کربن.
-
پرورد
فرهنگ فارسی عمید
(بن ماضیِ پروردن) [مخففِ پرورده] [قدیمی] parvard ۱. = پروردن۲. پرورشیافته (در ترکیب با کلمۀ دیگر): سایهپرورد، نازپرورد.
-
کانی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به کان۱) kāni ۱. مربوط به کان؛ معدنی.۲. استخراجشده از معدن.۳. (اسم) (زمینشناسی) مادۀ طبیعی با ترکیبات شیمیایی و خواص فیزیکی معیّن.
-
شیمی دان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [فرانسوی. فارسی] šimidān متخصص علم شیمی؛ شیمیست.
-
خانه پرورد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] xāneparvard = خانهپرور: ◻︎ گفتمش مگذر زمانی گفت: معذورم بدار / خانهپروردی چه تاب آرد غم چندین غریب (حافظ: ۴۶).