کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیلم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شیلم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] ‹شولم، شلمک، شیله› (زیستشناسی) [قدیمی] šeylam دانۀ سرخ و تلخ گیاهی که از جو باریکتر است و ضماد آن برای معالجۀ دمل به کار میرود؛ گندمدیوانه؛ چچم.
-
جستوجو در متن
-
گندم دیوانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) gandomdivāne = شیلم
-
چچن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] čečen = شیلم
-
شولم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) [قدیمی] šo[w]lam = شیلم
-
شلمک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] šalmak = شیلم
-
شیله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از عربی: شیلم] (زیستشناسی) [قدیمی] šayle = شیلم