کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیطان صفت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
خناس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] xannās ۱. شیطان.۲. (صفت) [مجاز] شیطانصفت؛ بدکار.
-
زوبع
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] zo[w]ba' ۱. حقیر؛ پست.۲. کوتاه.۳. (اسم) شیطان؛ ابلیس.
-
دیوجان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] divjān ۱. بدنفس؛ بدطینت؛ شیطانصفت.۲. سختجان.۳. سالخورده.۴. دلاور و شجاع.۵. بیرحم.
-
حباب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] hobāb ۱. دوستی؛ عشق.۲. (اسم، صفت) محبوب.۳. (اسم) دیو.۴. (اسم) شیطان.۵. (اسم) مار.
-
طاغوت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] tāqut ۱. متعدی؛ سرکش.۲. شیطان که انسان را از راه راست باز دارد.۳. هرچیز باطل که آن را پرستش کنند؛ هر معبودی جز خدا؛ بت؛ صنم.
-
سبک خرد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] sabokxerad سبکعقل؛ کمخرد؛ سادهلوح: ◻︎ جز آن سبکخرد شوربخت سوختهمغز / که غره کرد مر او را به خویشتن شیطان (فرخی: ۳۲۷).
-
فتان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] fattān ۱. [مجاز] زیبا و دلفریب.۲. (قید) [مجاز] با زیبایی و دلفریبی: فتان وخرامان وارد شد.۳. [مجاز] شیطان.۴. [قدیمی] بسیارفتنهانگیز و فتنهجو.۵. [قدیمی] دزد؛ راهزن.