کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیر تنظیم پسفشار دود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گپ شیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) gapšir گیاهی که از آن شیرخشت میگیرند.
-
گیاه شیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] giyāhšir = گیاشیر
-
شیر یا خط
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. عربی] širyāxat نوعی قمار که بهوسیلۀ سکه که در دو طرف آن شکل شیر و خط است صورت میگیرد.
-
جستوجو در متن
-
پنیرمایه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) panirmāye مایهای که برای تهیه کردن پنیر از معدۀ پستانداران جوانی که هنوز شیر میخورند یا داروهای دیگر درست میکنند. Δ چوپانان پستاندار نوزادی که هنوز علف نخورده را میکُشند و شکمبهاش را درمیآورند و مقداری شیر در آن میریزند و آویزان می...