کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیروانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شیروانی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) širvāni پوششی که با چوب و حلبی بر روی سقف بعضی از خانهها درست میکنند.
-
شیروانی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به شیروان) širvāni از مردم شیروان.
-
جستوجو در متن
-
آهن کوب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) 'āhankub کسی که پیشهاش نصب کردن و کوبیدن ورقههای فلزی به شیروانی یا جای دیگر است.
-
آهن کوبی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) 'āhankubi شغل و عمل آهنکوب؛ کوبیدن تسمهها یا ورقههای آهنی بر روی شیروانی یا اتاق اتوبوس یا جای دیگر.
-
پالانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) pālāne ۱. چهار دیواری سرپوشیده که بالای بام بر روی پلکان میسازند؛ خرپشته.۲. ردهای از دیوار که با دو آجر سربهسر شبیه شیروانی بر روی دیوار میسازند که برف و باران روی دیوار نماند.