کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیب کوه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آب شیب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'ābšib ۱. راه آب که از بالا به نشیب آورده باشند؛ راهگذر آب که شیب بسیار داشته باشد.۲. آبی که با سرعت زیاد حرکت کند.
-
پای شیب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] pāyšib = پاشیب
-
شیب پالا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [قدیمی] šibpālā ترشیپالا؛ ظرف مسی سوراخدار برای صاف کردن شربت، ترشی، و مانند آن.
-
جستوجو در متن
-
دامنه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) dāmane ۱. دامن و کنارۀ چیزی؛ دامنمانند؛ حاشیه؛ کناره.۲. (جغرافیا) قسمت شیبدار کوه؛ پایین کوه.
-
چپچله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] čapčale ۱. زمین لغزنده و مرطوب.۲. جای لغزنده با شیب تند در کنار کوه یا تپه که بالای آن بنشیند و به پایین لیز بخورند؛ سرسره؛ چچله؛ لخشک.