کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شِپ شِپ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شپ شپ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صوت) ‹شپشاپ، شپاشاپ› [قدیمی] šapšap ۱. صدای برخورد پیکان تیر که پیاپی انداخته شود.۲. (صفت، قید) مضطرب؛ عجول: ◻︎ عاشقان را وقت شورش شپشپ و ابله مبین / کوه جودی عاجز آید پیش ایشان از ثبات (مولوی۲: ۱۴۲).
-
واژههای همآوا
-
شپ شپ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صوت) ‹شپشاپ، شپاشاپ› [قدیمی] šapšap ۱. صدای برخورد پیکان تیر که پیاپی انداخته شود.۲. (صفت، قید) مضطرب؛ عجول: ◻︎ عاشقان را وقت شورش شپشپ و ابله مبین / کوه جودی عاجز آید پیش ایشان از ثبات (مولوی۲: ۱۴۲).