کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شَفَا حُفْرَةٍ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شفا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] šafā ۱. بقیۀ ماه پیش از آنکه ناپدید شود.۲. کنارۀ چیزی؛ لبۀ چیزی.
-
شفا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: شِفاء] ša(e)fā ۱. تندرستی دادن؛ کسی را از بیماری رهانیدن؛ تندرست ساختن.۲. بهبود و رهایی از مرض.۳. [جمع: اَشفیة] دوا؛ دارو؛ درمان.