کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شَت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] šat کلمۀ تعظیم که پیش از نام شخص به کار رفته؛ حضرت.
-
شت
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [شَتّ، جمع: اَشتات] [قدیمی] šat[t] متفرق؛ پراکنده.
-
واژههای همآوا
-
شت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] šat کلمۀ تعظیم که پیش از نام شخص به کار رفته؛ حضرت.
-
شت
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [شَتّ، جمع: اَشتات] [قدیمی] šat[t] متفرق؛ پراکنده.
-
شط
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: شطّ، جمع: شُطُوط] šat[t] ۱. کرانۀ رود.۲. رود بزرگی که وارد دریا میشود.
-
جستوجو در متن
-
اشتات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی] 'aštat ۱. [جمعِ شَتّ] = شَتّ۲. [جمعِ شَتات] = شتات