کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شوکران پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شوکران
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹شیکران، سیکران› šo[w]karān ۱. مادۀ سمّی خطرناک که از ریشه گیاهی به همین نام به دست میآید؛ دورس؛ بیخ تفت؛ تودریون.۲. (زیستشناسی) گیاهی شبیه جعفری با شاخههای چتری و گلهای سفید که این مادۀ سمی از آن به دست میآید.
-
جستوجو در متن
-
دورس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] duras = شوکران
-
شبیبی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] šabibi = شوکران
-
شیکران
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] šaykarān = شوکران
-
تودریون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از یونانی] [قدیمی] tudar[i]yun = شوکران
-
تفت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] taft = شوکران