کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شوهری شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
زناشوهری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [قدیمی] zanāšo[w]hari ۱. زنوشوهری؛ زناشویی.۲. زنوشوهر شدن: ◻︎ این دو نوا کز پی رامشگریست / خطبهای از بهر زناشوهریست (نظامی۱: ۴۲).
-
دامادی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) dāmādi ۱. داماد شدن؛ زن گرفتن.۲. داماد کسی بودن؛ شوهری دختر یا خواهر کسی.۳. (صفت نسبی، منسوب به داماد) مربوط و مخصوص داماد: کت و شلوار دامادی.