کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شور افتادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گربه شور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) ‹گربهشوی› [عامیانه، مجاز] gorbešur چیزی را بهعجله و ناتمام شستن.〈 گربهشور کردن: (مصدر متعدی) [عامیانه، مجاز] = گربهشور
-
قاب شور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [ترکی. فارسی] ‹قابشوی› qābšur = قابدستمال
-
مرده شور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) ‹مردهشوی، مردهشو› [عامیانه] mordešur کسی که مردگان را غسل میدهد؛ غسال.
-
جستوجو در متن
-
غلغله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) qolqole شوروغوغا؛ دادوفریاد؛ هیاهو؛ صداهای درهم؛ هنگامه و غوغا.〈 غلغله افتادن: (مصدر لازم) [قدیمی] شور و غوغا افتادن؛ دادوفریاد، هیاهو، و آشوب برپا شدن.〈 غلغله انداختن: (مصدر لازم) [قدیمی] فریاد و هیاهو و آشوب برپا کردن.〈...