کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شوره دشت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شوره زار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) šurezār زمینی که دارای شوره باشد؛ زمین پرشوره که در آن گیاه نروید؛ شورستان؛ شورسان؛ شوربوم.
-
شوره گز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) šuregaz = شورگز
-
جستوجو در متن
-
شدیار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹شتیار› [قدیمی] šo(a)dyār = شدکار: ◻︎ به زخم پای ایشان کوه دشت است / به زخم یشک ایشان دشت شدیار (عنصری: ۳۹)، ◻︎ یکی را زمین بوستان است و شوره / یکی کشت و فالیز و شدیار دارد (ناصرخسرو۱: ۲۲۳).