کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شهباز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شهباز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) šahbāz = شاهباز
-
جستوجو در متن
-
سمانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از عربی: سُمانی] (زیستشناسی) [قدیمی] samāne = بلدرچین: ◻︎ چون مست بوَد ز بادۀ حق / شهباز شود کمینسمانه (مولوی۲: ۱۱۷۴).
-
دش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] doš ۱. شبیه؛ نظیر.۲. خودآرایی؛ خودنمایی: ◻︎ از قُش خود وز دش خود بازره / که سوی شه یافت آن شهباز ره (مولوی: ۷۶۱).
-
فرخجی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] faraxji زشت؛ نازیبا: ◻︎ نامم همای دولت و شهباز حضرت است / نه کرکس فرجحی و نه زاغ تخجم است (خاقانی: ۸۴۳).
-
تخجم
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] taxjom ۱. نامبارک؛ شوم.۲. حریص؛ آزمند: ◻︎ نامم همای دولت و شهباز حضرت است / نه کرکس فرخجی و نه زاغ تخجم است (خاقانی: ۸۴۳).