کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شنبة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شنبه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از عبری] ‹شنبد› šambe روز اول هفته.
-
سه شنبه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. مٲخوذ از عبری] sešambe روز چهارم از هفته؛ ناف هفته.
-
یک شنبه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. مٲخوذ از عبری] yekšambe دومین روز هفته؛ روز بعد از شنبه.
-
جستوجو در متن
-
سبت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از عبری] [قدیمی] sabt شنبه؛ روز شنبه.〈 اصحاب السبت: [قدیمی] اصحاب سبت؛ یهود.
-
شفوده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] šofude ایام هفته از شنبه تا جمعه؛ هفته.
-
هفته
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) hafte ۱. مجموع روزهای شنبه، یکشنبه، دوشنبه، سهشنبه، چهارشنبه، پنجشنبه، و آدینه.۲. هفت روز پیاپی که در تاریخی معین و هر ساله برای بزرگداشت مسئلهای خاص نامگذاری میشود و امور مربوط به آن مسئله در آن بررسی میشود.۳. روز هفتم درگذشت کسی.
-
آدینه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'ādine = جمعه: ◻︎ چو آدینه بهسر برده شد آید شنبه / تا چو ماه رمضان بگذرد آید شوال (فرخی: ۲۲۱).
-
شنبد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از عبری] [قدیمی] šambad شنبه؛ روز اول هفته: ◻︎ به فال نیک به روز مبارک شنبد / نبیذ گیر و مده روزگار نیک به بد (منوچهری: ۲۱).
-
ناف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: nāf] ‹ناخ› nāf ۱. (زیستشناسی) سوراخ و گودی کوچک روی شکم که از بریدن بند ناف باقی میماند.۲. [مجاز] وسط و میان چیزی.〈 ناف ارض: [قدیمی، مجاز] = 〈 ناف عالم〈 ناف زمین (زنی): [قدیمی، مجاز] = 〈 ناف عالم〈 ناف عالم: [ق...