کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شمیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شمیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) [قدیمی] šamidan ۱. ترسیدن.۲. رمیدن: ◻︎ گر آهویی بتا و کنار منت حرم / آرام گیر با من و از من چنین مشم (خفاف: شاعران بیدیوان: ۲۹۶).۳. بیهوش شدن: ◻︎ پیشت بشمند و بیروان گردند / شیران عرین چو شیر شادروان (منجیک: شاعران بیدیوان: ۲۴۵).۴. آش...
-
شمیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) [عربی. فارسی] [قدیمی] šamidan بوییدن.
-
جستوجو در متن
-
شم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: شمّ] šam[m] ۱. [مجاز] استعداد و توانایی درک و فهم در زمینۀ خاصی بدون یادگیری.۲. حس بویایی؛ شامه.۳. (بن مضارعِ شمیدن) = شمیدن۲۴. [قدیمی] رایحه؛ بو.