کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شفق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شفق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] šafaq ۱. سرخی هنگام غروب خورشید.۲. [قدیمی] بیم؛ ترس.
-
جستوجو در متن
-
چادر
فرهنگ فارسی عمید
، قدیمی: čādar (اسم) [سنسکریت] čādor ۱. بالاپوشی که زنان مسلمان روی سر میاندازند و تمام اندام آنها را میپوشاند: ◻︎ بس قامت خوش که زیر چادر باشد / چون باز کنی مادر مادر باشد (سعدی: ۱۷۷).۲. سرپناهی موقتی که با پارچه یا وسایل دیگر برای درامان ماندن ...