کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شعبان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شعبان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] ša'bān ماه هشتم از ماههای سال هجری قمری، بین رجب و رمضان.
-
جستوجو در متن
-
برغندان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹برقندان› [قدیمی] barqandān ۱. جشن، مهمانی، و عیشوعشرتی که در روزهای آخر ماه شعبان برگزار میشده است: ◻︎ رمضان میرسد اینک دهم شعبان است / می بیارید و بنوشید که برغندان است (نزاری: لغتنامه: برغندان).۲. شرابی که در آخر ماه شعبان میخوردند که ت...
-
رجب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] rajab ماه هفتم از سال هجری قمری بعد از جمادیالآخر و پیش از شعبان؛ رجبالمرجب.
-
کلوخ انداز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [قدیمی] kolux[']andāz ۱. کسی که سنگ یا کلوخ به سوی کسی میاندازد: ◻︎ چو کردی با کلوخانداز پیکار / سر خود را بهدست خود شکستی (سعدی: ۷۶).۲. (اسم) سوراخی در بالای قلعه و حصار که از آنجا سنگ و کلوخ به جانب دشمن میانداختند.۳. (اسم، اسم م...
-
شب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، قید) [پهلوی: šap] šab از غروب تا طلوع آفتاب که هوا تاریک است؛ فاصلۀ میان غروب خورشید تا سپیدۀ صبح: ◻︎ همیراند چون باد لشکر به راه / به رخشندهروز و شبان سیاه (فردوسی: ۸/۲۱۴).〈 شب برات: شب پانزدهم شعبان؛ شب چک.〈 شب چک: [قدیمی] = &la...