کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شبنمی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
لشک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹بشک، پشک› [قدیمی] lašk شبنمی که مثل برف روی زمین را سفید کند.
-
ترنجبین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از فارسی: ترانگبین] ‹ترانگبین، ترنگبین، خارانگبین› (زیستشناسی) taranja(e)bin دارویی شبیه خردهنبات با طعم شیرین که از شیرابه یا شبنمی که بر روی شاخههای گیاهی به نام خارشتر جمع و منعقد میگردد تولید میشود. در طب به عنوان مسهل، مل...