کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شبستان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شبستان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: šapestan] šabestān ۱. قسمت سقفدار مسجدهای بزرگ.۲. [قدیمی] حرمسرا: ◻︎ گر این نامور هست مهمان تو / چه کاراستَش اندر شبستان تو (فردوسی: ۱/۸۰).۳. [قدیمی] خوابگاه: ◻︎ شب ما روز نباشد مگر آنگاه که تو از شبستان به در آیی چو صباح از دیجور (س...
-
جستوجو در متن
-
فغستان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از سُغدی. فارسی] [قدیمی] faqestān ۱. بتخانه؛ بتکده.۲. [مجاز] حرمسرا: ◻︎ فرستش بهسوی شبستان خویش / بر خواهران و فغستان خویش (فردوسی: ۲/۲۱۲).
-
سبزکوشک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی، مجاز] sabzkušk آسمان: ◻︎ خیز در این سبزکوشک نقب زن از دود دل / درشکن از آه صبح سقف شبستان او (خاقانی: ۳۶۵).
-
بشکم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹پشکم، بجکم، بچکم، بیکم› [قدیمی] ba(e)škam ۱. ایوان؛ صفه: ◻︎ از شبستان به بشکم آمد شاه / گشت بشکم ز دلبران چون ماه (رودکی: ۵۴۶).۲. بارگاه.۳. خانۀ تابستانی.
-
نوبهار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از سنسکریت] [قدیمی] no[w]bahār ۱. معشوقۀ زیبا. Δ در اصل، نام معبدی بودایی در بلخ بوده که بتهای زیبا در آن قرار داشته است.۲. شبستان؛ حرمسرا: ◻︎ فرودآمد از تخت سام سوار / به پرده درآمد سوی نوبهار (فردوسی: ۱/۱۶۵).