کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شبرنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شبرنگ
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) šabrang سیاه؛ تیره و تاریک مانند شب؛ شبگون.
-
جستوجو در متن
-
شبگون
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] šabgun شبرنگ؛ سیاه؛ تیره.
-
لحیف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از عربی، مُمالِ لحاف] [قدیمی] lehif = لحاف: ◻︎ پذیره شده شورش جنگ را / لحیفی برافکنده شبرنگ را (نظامی۵: ۹۷۶).