کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شبدیز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شبدیز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مرکب از شب + دیز (= رنگ)] [قدیمی] šabdiz ۱. سیاهرنگ.۲. (اسم) (موسیقی) از الحان سیگانۀ باربد: ◻︎ چو در شب برگرفتی راه شبدیز / شدندی جملهٴ آفاق شبخیز (نظامی۱۴: ۱۸۱).
-
جستوجو در متن
-
جرده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [قدیمی] jarde ۱. زرده.۲. اسب زردرنگ: ◻︎ سوی عجم ران منشین در عرب / جردۀ روز اینک و شبدیز شب (نظامی۱: ۱۳).
-
همتگ
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] hamtag ۱. دو تن که با هم بدوند؛ همدو: ◻︎ که با شبدیز کس همتگ نباشد / جز این گلگون اگر بدرگ نباشد (نظامی۲: ۱۶۰).۲. [مجاز] همقدم؛ همراه.
-
تگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [قدیمی] tag ۱. دو؛ تاخت: ◻︎ اسب تازی دوتگ رود بهشتاب / واشتر آهسته میرود شبوروز (سعدی: ۱۵۲).۲. تیزی در رفتار.۳. دویدن: ◻︎ که با شبدیز کس همتگ نباشد / جز این گلگون اگر بدرگ نباشد (نظامی۲: ۱۶۰).
-
اسم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: اسما و اسامیّ] 'esm کلمهای که برای نامیدن انسان، حیوان، یا چیزی به کار میرود، مانندِ پدر، اسب، و شمشیر؛ نام.〈 اسم اشاره: (ادبی) در دستور زبان، اسمی که برای اشاره به شخصی یا چیزی به کار برود، مانندِ این و آن؛ صفت اشاره.&la...