کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شبان روز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شبان روز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] šabānruz = شبانهروز
-
واژههای مشابه
-
شبان فریب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹شبانفریو، شبان فریبک› (زیستشناسی) [قدیمی] šabānfarib پرندهای شبیه باشه.
-
جستوجو در متن
-
خاد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹خات› (زیستشناسی) [قدیمی] xād = زغن: ◻︎ ای عوض آفتاب روز و شبان تابتاب / تو به مَثَل چون عکاب، حاسد ملعونْت خاد (منوچهری: ۱۷).
-
طلایه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از عربی: طلائع] talāye ۱. [مجاز] اولین نشانهای که از هرچیز نمایان و جلوهگر میشود: ◻︎ نه روزش طلایه نه شب پاسبان / سیاه است همچون رمه بیشبان (فردوسی: ۶/۳۱۸)، ◻︎ واینک بیامدهست به پنجاه روز پیش / جشن سده طلایهٴ نوروز و نوبهار (منوچهر...
-
شب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، قید) [پهلوی: šap] šab از غروب تا طلوع آفتاب که هوا تاریک است؛ فاصلۀ میان غروب خورشید تا سپیدۀ صبح: ◻︎ همیراند چون باد لشکر به راه / به رخشندهروز و شبان سیاه (فردوسی: ۸/۲۱۴).〈 شب برات: شب پانزدهم شعبان؛ شب چک.〈 شب چک: [قدیمی] = &la...