کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شارۀ ضدیخ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شاره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [سنسکریت] [قدیمی] šāre ۱. دستار بزرگ و نازک که مردان هندی دور سر میبندند: ◻︎ ز سر شارۀ هندوی برگرفت / برهنه شد و دست بر سر گرفت (فردوسی: ۵/۴۴۹).۲. = ساری۳
-
شاره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: شارَة] [قدیمی] šāre ۱. حسن و جمال.۲. هیئت.۳. لباس.۴. زینت.