کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شادباش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شادباش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، شبه جمله) šādbāš ۱. تبریک؛ تهنیت.۲. (اسم) [قدیمی] روز بیستوششم از ماههای فلکی.〈 شادباش گفتن: خوشباش گفتن؛ تبریک و تهنیت گفتن.
-
جستوجو در متن
-
تبریک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tabrik مبارکباد گفتن؛ شادباش گفتن.
-
تهنیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: تهنِئَة] tahniyat مبارکباد گفتن؛ شادباش گفتن؛ تبریک گفتن.
-
ذوالوجهین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: ذوالوجهَین (= دارای دو معنی)] (ادبی) zolvajheyn در بدیع، آن است که شاعر یا نویسنده در نظم و نثر خود کلماتی به کار ببرد که دو معنی متضاد از آن استنباط شود یعنی هم مدح باشد هم ذم؛ محتملالضدین، مانند این شعر: روسپی را محتسب داند زدن / شادب...