کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیاره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سیاره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: سیّارَة، مؤنثِ سیّار، جمع: سَیّارات] sayyāre ۱. (نجوم) هر جرم آسمانی که در مداری بیضیشکل میچرخد، از خود روشنایی ندارند و از ستارۀ خود کسب نور میکند. Δ سیاراتی که به دور خورشید میگردند بهترتیب فاصلۀ از خورشید عبارتند از عطارد (...
-
جستوجو در متن
-
سیارات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ سَیّارَة] sayyārāt = سیاره
-
هفتان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (نجوم) [قدیمی] haftān هفتاختر؛ هفتسیاره.
-
عطارد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: عُطارِد] (نجوم) 'atārod, 'otāred نزدیکترین سیاره به خورشید و کوچکترین آنها؛ تیر.
-
پلوتون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: pluton] ‹پلوتو› (نجوم) po(e)loton نهمین سیارۀ منظومۀ شمسی.
-
تیتان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: titan] (نجوم) [قدیمی] titān بزرگترین قمر سیارۀ زحل.
-
سعدان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، تثنیۀ سعد] (نجوم) sa'dān دو سیارۀ سعد (مشتری و زهره).
-
اورانوس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: Uranus، مٲخوذ از یونانی (= آسمان)] (نجوم) 'o(u)rānus هفتمین سیارۀ منظومۀ شمسی به نسبت فاصله از خورشید.
-
کره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: کرَة، جمع: کرات] kore ۱. هرجسم مستدیر؛ گوی: کرۀ زمین.۲. (نجوم) سیاره.
-
مریخ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (نجوم) merrix چهارمین سیارۀ منظومۀ شمسی بهنسبت دوری از خورشید؛ بهرام.
-
آبا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: آباء] 'ābā ۱. [جمعِ اَب] = اب۲. اجداد.〈 آباء سبعه: [قدیمی]۱. هفتپدر؛ هفتپدران.۲. [مجاز] هفتستاره؛ هفتسیاره.〈 آباء علوی: [قدیمی]۱. پدران آسمانی.۲. [مجاز] هفتسیاره؛ هفتفلک؛ هفتسپهر.
-
مشتری
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] moštari ۱. خریدار؛ کسی که چیزی میخرد.۲. (اسم) (نجوم) پنجمین و بزرگترین سیارۀ منظومۀ شمسی؛ برجیس؛ هرمز؛ ژوپیتر.
-
چهار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: čahār] ‹چار› (ریاضی) ča(ā)hār عدد اصلی بعد از سه و پیش از پنج؛۴.〈 چهاروهفت: ‹چاروهفت› [قدیمی، مجاز] چهار عنصر و هفت سیاره؛ عناصر اربعه و سیارات سبعه.
-
شش بانو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی، مجاز] šešbānu ماه و پنج سیارۀ عطارد، زهره، مریخ، مشتری، و زحل؛ ششخاتون؛ ششعروس؛ ششبانوی پیر.