کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیارات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سیارات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ سَیّارَة] sayyārāt = سیاره
-
جستوجو در متن
-
نحس
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی، مقابلِِ سعد] nahs ۱. شوم؛ بدیمن؛ بدشگون؛ بداختر.۲. در احکام نجوم، ویژگی برخی سیارات.
-
کیهان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: gēhān] ‹گیهان› keyhān ۱. جهان؛ روزگار؛ دنیا؛ عالم.۲. (نجوم) مجموع سیارات منظومۀ شمسی.۳. (نجوم) فضایی که ستارگان در آن واقع شدهاند.
-
زایجه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] zāyje لوحهای مدور یا مربع که مواضع سیارات و بروج دوازدهگانه در آن نقش بوده و منجم با نگاه کردن در آن احکام نجومی یا طالع مولود را معین میکرده.
-
چهار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: čahār] ‹چار› (ریاضی) ča(ā)hār عدد اصلی بعد از سه و پیش از پنج؛۴.〈 چهاروهفت: ‹چاروهفت› [قدیمی، مجاز] چهار عنصر و هفت سیاره؛ عناصر اربعه و سیارات سبعه.
-
نپتون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: neptune] (نجوم) nepton از سیارات منظومۀ شمسی دارای دو قمر که مدار آن بین مدار اورانوس و مدار پلوتون است و هر ۱۶۵ سال یک بار دور خورشید میگردد.
-
هفت آبا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. عربی] [قدیمی، مجاز] haft[']ābā هفتآسمان یا سیارات هفتگانه؛ هفتاورنگ؛ هفتایوان؛ هفتبام؛ هفتبنا؛ هفتبنیان؛ هفتپرگار؛ هفتپوست؛ هفتخضرا؛ هفتسقف؛ هفتطارم؛ هفتطبق.
-
اجرام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ جُرم] 'ajrām ۱.= جُرم۲.=[جمعِ جِرم]= جِرم〈 اجرام فلکی: (نجوم) = 〈 اجرام سماوی〈 اجرام سماوی: (نجوم) ستارگان، سیارات، خورشید، و ماه.
-
احتراق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'ehterāq ۱. آتش گرفتن؛ سوختن.۲. (نجوم) [قدیمی] نهان شدن یکی از سیارات زحل، مشتری، مریخ، زهره، و عطارد در زیر شعاع خورشید یا مقارنۀ خورشید با یکی از آن پنج سیاره.
-
ماهواره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (برق) māhvāre دستگاهی که از زمین بهوسیلۀ موشک به فضا پرتاب میشود و در مدار زمین، ماه، یا سیارات دیگر قرار میگیرد و برای ارتباطهای تلفنی، تلویزیونی، عکسبرداری، هواشناسی، و پارهای امور دیگر استفاده میشود؛ قمر مصنوعی.
-
خورشید
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: xvaršēt] ‹خور، خورشاد، خرشاد، خورشیت، هور، هورشید› xoršid ۱. (نجوم) کرهای سوزان و گازی که زمین و سیارات دیگر منظومۀ شمسی دور آن میگردند و از آن کسب نور و حرارت میکنند.۲. [مجاز] آفتاب.
-
قمر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: اَقمار] qamar ۱. (نجوم) اجرام سماوی که بر گرد سیارات میگردند؛ ماه.۲. پنجاهوچهارمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۵۵ آیه؛ اقتربت.۳. [قدیمی، مجاز] زن زیبا.〈 قمر مصنوعی: = ماهواره
-
استقامت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: استقامة] 'esteqāmat ۱. ایستادگی کردن؛ ایستادگی؛ پایداری.۲. سلامت؛ تندرستی.۳. راستی؛ درستی.۴. ثبات؛ استواری.۵. (صفت) (ورزش) ویژگی هریک از مسابقاتی که دارای زمان یا مسیر طولانی هستند: دوِ استقامت، شنای استقامت، اسکی استقامت.۶. (نج...
-
مدار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] madār ۱. مسیر دور زدن و گردش.۲. (برق) مسیر کامل جریان برق، شامل سیم، خازن، کلید، و امثال آن.۳. (نجوم) مسیری که سیارات و اجرام آسمانی طبق آن به دور یک یا چند جرم دیگر در حرکت باشند.۴. (جغرافیا) هریک از دایرههای فرضی که به موازات خط استوا...