کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیاتیک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سیاتیک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: sciatique] siyātik ۱. (زیستشناسی) بزرگترین عصب بدن که مربوط به اندام تحتانی است.۲. (پزشکی) درد شدید و تیرکشنده در کمر، لگن، و زانو که به دلیل فشار به عصب سیاتیک بروز میکند؛ عرقالنسا.
-
جستوجو در متن
-
کجوک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (پزشکی) [قدیمی] kojuk = سیاتیک
-
عرق النسا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: عرقالنَّساء] (پزشکی) [قدیمی] 'erqonnesā از بیماریهای اعصاب که غالباًً در کمر بروز میکند و تا زانو و پا میرسد؛ سیاتیک.
-
ترب سیاه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) torobsiyāh نوعی ترب با پوست سیاه و ویتامینهای A، B ، و C ، ضد اسکوربوت و مفید برای مبتلایان به بیماریهای سیاتیک، درد اعصاب، نقرس، و سنگ کلیه.
-
سنا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) sanā گیاهی گرمسیری با برگهای باریک، گلهای کبود یا زردرنگ و دانههای ریز که بلندیش تا ۶۰ سانتیمتر میرسد و برگ آن ملین و مسهل است و بهصورت دمکرده، پودر و قرص به کار میرود. برای درمان تنگینفس، قولنج و سیاتیک به کار میر...