کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سگ و گدا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سگ انگور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) sag[']angur = تاجریزی
-
سگ پستان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] sagpestān = سپستان
-
سگ توله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) sagtule تولهسگ؛ بچهسگ؛ سگبچه.
-
سگ جگر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] sagjegar ۱. سختدل؛ بیرحم.۲. موذی.
-
سگ دست
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) sagdast میلۀ فلزی در دنبالۀ فرمان اتومبیل که حرکت را از فرمان به چرخها منتقل میکند.
-
سگ دل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] sagdel ۱. سنگدل؛ سختدل؛ بددل؛ آزار کننده: ◻︎ فرمود به سگدلان درگاه / تا پیش سگان برندش از راه (نظامی۳: ۴۵۸).۲. درنده
-
سگ دو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عامیانه، مجاز] sagdo[w] = سگدوی
-
سگ کن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹سگکنک› (زیستشناسی) [قدیمی] sagkan = مهرگیاه
-
سگ منش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) sagmaneš بدخو؛ بیادب؛ گستاخ.