کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سگ لرز، سگ لرز زدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ولوغ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] voluq زبان زدن سگ به ظرف؛ خوردن یا لیسیدن سگ چیزی را که در ظرف است.
-
چخ
فرهنگ فارسی عمید
(شبه جمله) čex کلمهای که هنگام نهیب زدن به سگ و دور کردن آن میگویند.
-
لاس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹لاج› lās ۱. مادۀ هر حیوان.۲. سگ ماده.۳. (اسم مصدر) نوازش عاشقانه.〈 لاس زدن: (مصدر لازم) [عامیانه]۱. از پی ماده رفتن حیوان نر.۲. دست به گونۀ زن یا دختری کشیدن؛ لاسیدن.