کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سگالنده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سگالنده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [قدیمی] segālande ۱. اندیشهکننده؛ فکرکننده.۲. رایزن؛ چارهجو.
-
جستوجو در متن
-
چاره سگال
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [قدیمی] čāresegāl چارهسگالنده؛ چارهاندیش؛ چارهجو: ◻︎ چو عاجز شود مرد چارهسگال / ز بیچارگی درگریزد به فال (نظامی۵: ۸۷۴).
-
سگال
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارعِ سگالیدن) [قدیمی] segāl ۱. = سگالیدن۲. سگالنده؛ اندیشنده (در ترکیب با کلمه دیگر): بدسگال، چارهسگال، نیکسگال.
-
دانش سگال
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [قدیمی] dānešsegāl آنکه به علم و دانش بیندیشد؛ دانشمند؛ سگالندۀ دانش: ◻︎ چو هندوی دانا به چندین سؤال / زبون شد ز فرهنگ دانشسگال (نظامی۶: ۱۰۷۸).