کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سپریغ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سپریغ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹سریغ، پریغ› (زیستشناسی) [قدیمی] sa(o)priq ۱. خوشۀ انگور.۲. خوشۀ بزرگ و پربار.۳. خوشۀ انگور که هنوز دانههایش نرسیده و درشت نشده؛ غوره: ◻︎ نیستم همچو تاک پشت دوتا / از پی چند خوشهٴ سپریغ (شمسی فخری: لغتنامه: سپریغ).
-
جستوجو در متن
-
سریغ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] sariq = سپریغ
-
بریغ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] beriq خوشۀ انگور؛ سپریغ.