کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سِنْد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: سَنَدات و اَسناد] sanad ۱. چیزی که به آن اعتماد کنند.۲. (حقوق) نوشتهای که وام یا طلب کسی را معین سازد یا مطلبی را ثابت کند.
-
سند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) ‹سنداره، سندره› [قدیمی] send بچهای که از سر راه بردارند؛ کسی که پدر و مادرش معلوم نباشد؛ حرامزاده: ◻︎ ای سند چو استر چه نشینی تو بر استر / چون خویشتنی را نکند مرد مسخر (منجیک: شاعران بیدیوان: ۲۲۷).
-
واژههای همآوا
-
سند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: سَنَدات و اَسناد] sanad ۱. چیزی که به آن اعتماد کنند.۲. (حقوق) نوشتهای که وام یا طلب کسی را معین سازد یا مطلبی را ثابت کند.
-
سند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) ‹سنداره، سندره› [قدیمی] send بچهای که از سر راه بردارند؛ کسی که پدر و مادرش معلوم نباشد؛ حرامزاده: ◻︎ ای سند چو استر چه نشینی تو بر استر / چون خویشتنی را نکند مرد مسخر (منجیک: شاعران بیدیوان: ۲۲۷).
-
جستوجو در متن
-
اسناد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ سَنَد] 'asnād = سَنَد
-
سنداره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) ‹سندره› sendāre = سِند
-
سندره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [قدیمی] sendare = سِند
-
فته
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹پته› fate سند؛ نوشته.
-
رتبیل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] ratbil عنوانی برای پادشاهان سند و کابل.
-
صریح الملک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] sariholmolk قباله و سند ملک.
-
موجلکا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مغولی] ‹موچلکا› [قدیمی] mojalkā سند؛ مدرک تعهد؛ برگۀ التزام.
-
استناد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'estenād تکیه کردن به سند یا مدرک و آن را پشتوانۀ عمل، گفته، یا ادعا قرار دادن.
-
پذیره نویسی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) pazirenevisi نوشتن و امضا کردن سندی برای تعهد پرداخت یک سند مالی.