کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سَلمِه،سَلمک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سلمک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (موسیقی) [قدیم] salmak گوشهای در دستگاه شور.
-
سلمه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹سرمه، سرمک، سرمج› (زیستشناسی) [قدیمی] salme گیاهی بیابانی و خودرو، دارای ساقۀ کوتاه و برگهای بیضیشکل مانند اسفناج که در پختن بورانی و آش به کار میرود؛ اسفناج رومی.